اولین قدم در فهم قرآن
از کتاب «رشد» علی صفایی:
ما در قرآن به کلمههایی برخورد میکنیم. این کلمهها در زبان ما، در گفتوگوهای روزمرهی ما هم جریان دارند و در نتیجه بحران شروع میشود و گرههای کور سبز میشود. چون ما به برداشتهایی دست میزنیم که از عادتهای ما مایه میگیرد.
ما به هرکس که ساده و جانماز آبکش بود، مومن میگفتیم و به هر کس که از ما کنار میکشید و لب به جام نمیزد، متقی میگفتیم و هر کس که دستودلباز میشد، محسن میگفتیم و هر کس که رام میگردید، صابر میگفتیم و هر کس که دهانش همراه تسبیحش باز و بسته میشد، ذاکر و شاکر میگفتیم.
ما به این گونه با مومن و متقی و ... عادت کرده بودیم و اکنون که با قرآن و آن کلمههای دقیق و تیپهای مشخص برخورد میکنیم، باز همانها را مطرح میکنیم و همانها را میفهمیم و یا بهتر بگویم نفهمیده با آنها بازی میکنیم و بر آنها ستم مینماییم و این ستم از آنجا شروع میشود که ما بدون رسیدن به معنا و مقصود، به کلمهها و لفظها رسیدهایم و با الفاظ خالی انس گرفتهایم و ...
ـــــــــــــــــــــــــــــ
نوشتهای که گفتم توش رویکرد قرآن رو توضیح میدم خیلی داره طولانی میشه.
در حال نگارشش هستم.